پیام بازرگانی شمارهٔ یک
بعضیها که اصلا اسمشان را نمیآورم و لینکشان هم نمیکنم، تفنگ انگشت اشارهشان را گذاشتند بر شقیقهٔ مبارک من که اگر پیج فوتبالی ما را تبلیغ نکنی، خونت میافتد گردن خودت و چنانت بکوبم به گرز گران/ که دیگر نیایی به وبلاگْسِتان.(تکبییییر!) و بدين شکل منِ مظلوم را مجبور کردند که پا بر سینهٔ ستبر قوانین خود بگذارم و برای اولینبار پستی را به تبلیغات اختصاص دهم.
بله خلاصه! قضیه از این قرار است که یک عده اهل دل وبلاگی و